همه چیز درباره طب روحانی

لوگوی طب روحانی، با پس زمینه بنفش (نماد روحانیت) از یک دست سبز رنگ (نماد انسان جوان، غافل، مغرور و یا خام و کم تجربه) تشکیل شده است که شش تک چشم سیاه (نماد شش نقطه شیطان و طراحی شده به شکل مثلث و امواج دریا)، آن انسان خام را احاطه کرده و دارند او را در عمق تاریکی، گناه و بیماریهای شیطانی غرق می کنند. اما در لحظات آخر که آن انسان در اوج نا امیدی خدا را خالصانه و مضطر گونه صدا میزند، نور طلای (نماد خداوند) در آسمان ظاهر گشته و از آن، دو طیف نور سفید رنگ خارج شده و برای کمک به آن انسان رفته تا او را از مخمصه ی شیطان و سیاهی ها نجات دهند. در زیر لوگوی تصویری نیز، لوگوی نوشتاری طب روحانی را مشاهده می کنیم که در فرهنگ لغت، طب به معنای درمان و یا دارو و دوا است و واژه ی روحانی نیز یعنی هرآنچه منسوب به روح و جان آدمی باشد.

نکته:
محل برخورد و تلاقی نورهای سفید، به صورت گنبدی شکل طراحی شده اند که خود نماد آسمان و معنویت در معماری ایرانی-اسلامی می باشد. (در روایت معراج از پیامبر (ص) میخوانیم که در شب معراج، گنبدی بزرگ را مشاهده کردند که از صدف سفید ساخته شده بود)

پیام لوگو:
خداوند در لحظات آخر نیز به کمک ما می آید حتی اگر غرق در گناه باشیم، کافی است صادقانه و خالصانه او را صدا بزنیم.

منابع اطلاعاتی ما

از آنجایی که ما به عنوان اولین و تنها مجموعه ی کاملا تخصصی در حوزه ی ماورا و مسائل مرتبط با آن فعال هستیم، اقتضا می کند که (در جهت درک بهتر موضوعات) یک سری اصطلاحات و واژه های جدید و مرتبط با مباحث خود تولید و معرفی کنیم. واژه هایی که شاید تابحال هیچ کجا مشابه آن را ندیده و نشنیده باشید.

برخی از این اصطلاحات و معانی آنها به شرح زیر است؛

۱. بیماریهای ماورایی :
این اصطلاح برای اولین بار در زبان فارسی توسط مجموعه ی طب روحانی طراحی و بکار گرفته شد. مقصود از این واژه، بیماری های روحی و جسمی است که منشا یا ریشه ای ماورایی داشته باشند (همان جن ، جادو ، چشم زخم و…) علت نامگذاری به این نام، این بود که ما جن و جادو را بیماری می دانیم مثل خیلی از بیماری های شناخته شده ی دیگر! پس در اینجا نیازمند یک اصطلاح مخصوص بودیم تا هم به جن و جادو جنبه بیماری بدهد و هم علل بیماری را از فیزیک به متافیزیک ببرد. بر همین اساس با قرار دادن واژه ی بیماری در کنار ماورا این اصطلاح جدید را ساختیم.

۲. آب قرآنی:
این اصطلاح نیز برای اولین بار در همین مجموعه ی طب روحانی، طراحی و بکار گرفته شد. مقصود از آن، آبی است که یک سری آیات و سوره هایی از کتاب قرآن کریم روی آن خوانده و دمیده شده باشد (تا به آب خاصیت شفابخشی معنوی بدهد) علت نامگذاری این نوع آب به آب قرانی نیز واضح است و نیازی به توضیح دادن نیست.

۳. خواب خوراک :
اصطلاح خواب خوراک شدن، به فردی گفته می شود که در خواب ببینید دارد یک غذای خاصی را می خورد یا به او خورانده  می شود که طعم و مزه اش با نوع واقعی آن در بیداری فرق دارد. ما به این پدیده اصطلاحا خواب خوراک می گوییم یا میگوییم طرف خواب خوراک شده یا در خواب غذای آلوده خورده است. البته به شرطی که بعد از بیداری با حالت تهوع و یا نفخ همراه باشد.

۴. چشم زخم نوع۱ و نوع۲ :
این دو اصطلاح نیز مانند واژه های بالا، در این مجموعه متولد شده اند و در هیچ کجای دیگر آنها را نخواهید شنید (اگر هم شنیدید یا دیدید، بدون شک کپی برداری از ما بوده است) چشم زخم نوع اول به چشم زخمی گفته می شود که بدون موکل شیطانی اصابت میکند. یکی از علایم آن خستگی و خوابیدن زیاد و بیش از حد معمول است. اما چشم زخم نوع دوم به چشم زخمی گفته می شود که با موکل شیطانی همراه باشد. این نوع چشم زخم به مراتب از نوع اول خطرناک تر است. یکی از علایم آن، بر خلاف نوع اول، بیخوابی و شب بیداری ست.

۵. خمیازه ی تر و خمیازه ی خشک :
این اصطلاح، ابداع طب روحانی نیست! بلکه ترجمه شده و انتقال یافته از یک زبان بیگانه به زبان فارسی است که باز هم برای اولین بار در مجموعه طب روحانی، ترجمه و بکار گرفته شد. خمیازه تر به خمیازه ای گفته می شود که همراه با آن اشک از چشم نیز خارج شود ولی در خمیازه های خشک، اشکی از چشم خارج نخواهد شد. خمیازه ی تر کشیدن از علایم چشم زخم داخلی و (در برخی موارد) چشم زخم نوع ۲ می باشد. اما خمیازه های خشک زیر مجموعه ی علایم چشم زخم نوع ۱ قرار می گیرند.

۶. سردرد متحرک :
این اصطلاح نیز مانند اصطلاح قبل از زبانهای دیگر ترجمه و آن را وارد زبان فارسی کرده ایم. البته امکان دارد که این اصطلاح قبل از ما، جای دیگری نیز استفاده شده باشد پس آن را اختصاصی طب روحانی نمی دانیم. این نوع سردرد از علایم حسد است.

۷. آلودگیهای ماورایی :
هر نوع انرژی منفی در بدن (خواه به وسیله جن و جادو و یا خواه چشم زخم و حسد باشد) را آلودگی ماورایی می نامیم که می تواند در نقاط یا چاکراهای مختلف بدن تجمع یافته و مکان مورد نظر را آلوده بکند.

۸. درمان معنوی :
درمان معنوی به درمانی گفته می شود که، شیوه و ابزار استفاده شده در آن، تماما الهام گرفته از دستورات قرآن و احادیث است. تمام افراد مجموعه نیز معتقد به خدا و ملتزم به کتاب آسمانی باشند. اصطلاح درمان معنوی، ممکن است قبل از ما، جاهای دیگری نیز استفاده شده باشد اما در این مجموعه، ساختار جدی و صحیح به خود گرفت.

آزمایشگاههای ماورایی ما چه هستند؟

خیلی ها به این دلیل بیماریهای ماورایی را رد میکنند چون ما ادله ی علمی ملموس یا چیزی شبیه به آزمایشگاههای پزشکی و تجهیزاتی مانند دستگاههای سونو، سی تی یا ام آر آی نداریم و چون نمی توانیم این بیماریها را در این دستگاهها [مانند شکستگی استخوان یا انسداد یک رگ] به تصویر بکشیم پس چیزی به اسم بیماری ماورایی هم وجود ندارد.

۱. ابتدا خدمت این عزیزان عرض کنیم که، ما داریم راجع به متافیزیک حرف میزنیم و نه فیزیک و دنیای ماده، که شما از ما انتظار دارید مثلا اثر تیر چشم زخم را در یک عکس رادیولوژی بهتان نشان دهیم. شما هر وقت توانستید میزان گرسنگی یا تشنگی یک شخص یا مقدار احساس غم و شادی او را در آزمایشگاه با عدد و رقم به ما نشان دهید ماهم به شما تیر چشم زخم را نشان خواهیم داد تا با چشم سر ببینید.

۲. چه کسی گفته است ما آزمایشگاه و دستگاههایی جهت شناسایی نوع بیماری ماورایی نداریم؟ اتفاقا ما دستگاه و آزمایشگاهی داریم که به مراتب از مال شما دقیق تر و حساس تر هستند. یکی از این آزمایشگاها، خواب ها و رؤیاهای بیمار هستند. خوابهای بیماران ما، آنقدر دقیق و قوی هستند که حتی ریشه و دلیل بیماری را هم به ما می گوید. در صورتی که دستگاههای شما وقتی بیماری سرطان را تشخیص میدهند، نمی توانند به شما بگویند این بیماری دقیقا از کی و به چه دلیل و از کدام آسیب، به اینجا رسیده است. شما فقط میتوانید نقص سیستم ایمنی را تشخیص دهید اما اینکه ریشه و دقیقا چه چیزی باعث ایجاد این نقص در بدن بیمار سرطانی شده است هنوز بر شما پوشیده است. فرقی هم ندارد شما در یک کشور جهان سومی هستید یا کشورهای پیشرفته ی اروپا یا آمریکایی، چون علل و ریشه ی خیلی از بیماریهای فیزیکی هنوز بر پزشکان سراسر دنیا پوشیده است. اما در دنیای ماورا هیچ علت و معلولی پوشیده نیست چون آزمایشگاهای ما بسیار دقیق و حساس هستند.

۳. شما بعد از هر بار که به بیمار خود دارو میدهید، [بعنوان مثال یک بیمار دچار کیست تخمدان] از او دوباره آزمایش و عکس میگیرید تا بفهمید آن بیماری در چه مرحله ای از بهبودی قرار گرفته است. ما نیز بعد از درمان از بیمار میخواهیم خوابهایش را به ما گزارش کند. خوابهای قبل و بعد از درمانش را باهم مقایسه می کنیم تا متوجه شویم بیمار ما در چه مرحله ای از بهبودی قرار گرفته است. مثال: بیمار، قبل از درمان خواب میبیند یک سگ سیاه یا یک مار سیاه او را تعقیب میکند یا قصد آسیب زدن به او را دارد. حالا بعد از درمان دیگر آن خواب را نمیبیند، یا خواب دیده است آن مار را کشته است یا رنگ مار از تیره به روشن تبدیل شده است. همه این گزارش ها از آزمایشگاه متافیزیکی به ما میرسد و ما طبق این خواب متوجه می شویم فرد در مسیر بهبود قرار گرفته است و درمان روی او جواب داده است یا خیر.

۴. یکی دیگر از آزمایشگاههای ما که شاید شما هم از آن استفاده میکنید، احساسات فرد است. مثلا فردی احساس میکند کسی او را تعقیب میکند یا سایه ای از پشت سرش رد می شود، اما چیزی را با چشم سرش نمیبیند. استرس دارد، اضطراب، یا احساس غم درونی بی دلیل که هنگام غروب تبدیل به بغض شده و میشکند. گرسنگی و میل به غذا خوردن در او زیاد است و یا بالعکس. حال بعد از درمان، تمام این احساسات را دوباره بررسی خواهیم کرد و جواب بیمار به ما میگویید که در کجای مسیر بهبود هستیم.

۵. آزمایشگاه دیگر ما، دردهای جسمی فرد است که بعد از درمان، ناپدید، کم، زیاد یا جابجا می شوند در صورتی که دستگاها و آزمایشات پزشکی شما چیزی در ارتباط با آن نشان نمی دهند و جلوی آن تنها، واژه یnormalرا می آورند. اما چرا شخص کماکان احساس درد دارد؟ [به عنوان مثال یکی از درمانجوهای ما جهت درمان مشکلات زنانه خود به پزشک زنان مراجعه میکند که خوشبختانه جواب تمام آزمایشها نرمال بود. پزشکش چون جوابی به کنجکاوی ها و سؤالات بیمار پیدا نمیکند، به او می گوید: هر کسی یه جور هست شما هم اینجوری هستی خب این هم شد جواب خانم دکتر عزیز؟ مگر می شود دردی بدون علت باشد؟ چرا این قدر مغرور هستید که حاضر نیستید از کلمه ی نمیدانم استفاده کنید؟ یک کلمه به بیمار بگویید که راستش علت بیماری شما را نمیدانم چون آزمایشها، سونوگرافی و عکسهای شما چیز غیر نرمالی را نشان نمیدهند. با این کار بیمار میرود دنبال کسی یا جایی که علت را بداند یا حداقل میداند که مشکلش فیزیکی-پزشکی نیست. اما اگر به او بگویید هر کسی یکجور است و شما هم اینجور، غیر مستقیم دارید به بیمارتان میگویید که برو خانه ات بشین و با این مشکل کنار بیا. خب اگر این بیمار به طور اتفاقی با طب روحانی آشنا و مشکلش حل نمیشد، میدانستید چقدر در گمراه کردن ایشان مسئول بودید؟ میدانستید اگر خدایی ناکرده اتفاقات بدتری برای این بیمار می افتاد شما در آن نقش داشته اید و فردای قیامت باید در پیشگاه خداوند جواب پس دهید؟]

پی نوشت ۱:
خداروشکر اولین چیزی که ما، قبل ازفراگیری علم و دانش ماورا، در خودمان از بینش بردیم، غرور کاذبمان بود و هر جایی دیدیم که از یک موضوعی اطلاع کامل نداریم بدون هیچ ابایی گفتیم نمیدانیم، یا بیمار را به جای دیگری ارجاع دادیم. زیرا یک درمانگر در هر رشته ای که باشد نباید خودش را علامه دهر بداند چون با سلامت جسم یا روان آدمها سر و کار دارد و اجازه ی خطا کردن نخواهد داشت. [خطای درمانگر برابر با به خطر افتادن سلامت جانی بیمار است]. استفاده از واژه ی ‘نمیدانم’ یا ‘اشتباه کردم’، تنها برای افراد عادی یا بدون دانش نیست. همه ی ما در هر سطح علمی که هستیم، باز هم دانشمان ناقص است. خداوند در کتاب آسمانیش می فرماید:
“فوقَ کُل ذی عِلمٍ، عَلیم ” (یوسف۷۶)
مفهوم این آیه به طور کلی یعنی، بالای دست هر دانشمندی [دانا] یک دانشمند [داناتر] دیگر هست که بیشتر از او میفهمد یا دانش بیشتری دارد، و بالای دست این دانشمند باز یک فرد دیگری هست که بیشتر از این دو میفهمد و الی آخر تا جایی که به خود خداوند حکیم میرسیم که منبع و پایان تمام دانش هاست.

موضوع مهمی که چند وقت است میخواهیم راجع به آن صحبت کنیم، تشابه اسمی خیلی از پیج های پوچ به پیج ماست؛

۱. عده ای از دوستان، جهت پیدا کردن ما یا کسب اطلاعات بیشتر، نام “طب روحانی” را در گوگل سرچ میکنند و با سایت و وبلاگهای متعددی به همین نام مواجه می شوند که هیچکدامشان به طب روحانی واقعی که ما می باشیم ارتباطی ندارند.

۲. شخصی به نام “یوسف” ارتباطی با ما ندارد و ما ایشان را نمی شناسیم.

۳. طب روحانی، همانطور که عنوان زیر پستهایش می گوید، اولین و تنها پیجی هست که به صورت تخصصی، علمی و جدی به مقوله ماوراء در ایران پرداخته است و در کنار این، کار درمان نیز انجام می دهد. سایر پیجها و کانالهایی که با همین نام فعالیت می کنند هیچ یک از خصوصیات مطالب ما درآنها نیست و صرفا کتابهای دعانویسی را دارند در فضای وب منتشر می کنند.

۴. زمانی که ما این پیج را به این نام ساختیم، قبلش چند بار جستجو کردیم، هیچ پیجی به این نام وجود نداشت اما امروزه پیج های پوچ با این نام کم نیستند.

۵. طب روحانی اورجینال پیج، تنها بااین آدرس و دو شبکه اجتماعی اینستاگرام و تلگرام که در این سایت آدرس آنها موجود است در فضای مجازی فعالیت دارد و سایر آدرسها هیچ ارتباطی با ما ندارند، لطفا به دوستان خود بگویید تا از سوءاستفاده های احتمالی جلوگیری شود. متشکریم

#قانون یا قاعده ی ۲۰/۸۰ یا همان اصل #پارتو، را بیشتر شما می شناسید و در کتاب های مهم مدیریت زمان، موفقیت و یا جذب ثروت با آن برخورد داشته اید. این قانون در واقع می گوید که ۸۰ درصد رخدادها از ۲۰ درصد دلایل بوجود می‌آید.
جوزف ام جوران که شغل مشاور مدیریتی داشته این اصل را ارائه داده و نام آنرا از نام ویلفردو پارتو، اقتصاد دان ایتالیایی گرفته که در سال ۱۹۰۶ دریافت ۸۰ درصد زمین‌های ایتالیا در دست ۲۰ درصد مردم آن کشور است. در واقع این اصل در هر کاری صادق است. به عنوان مثال، مطابق این قانون: هشتاد درصد از نتایجی که شما به دست می آورید نتیجه بیست درصد از فعالیت های شماست، بیست درصد از مشتری های شما هشتاد درصد از کل فروش شما را خریداری می کنند، بیست درصد از تولیدات یا خدماتی که ارائه می دهید هشتاد درصد از سود شما را تامین می کند، هشتاد درصد از کل ارزش فعالیت های شما نتیجه بیست درصد آنهاست و الی آخر.

ارزش اصل پارتو در این است که به شما متذکر می شود بر ۲۰ درصد چیزهای مهم تمرکز کنید. زیرا از میان کارهایی که در طول روز انجام می دهیم، تنها ۲۰ درصد دارای اهمیت واقعی هستند آن ۲۰ درصد، ۸۰ درصد نتایج را تولید می کنند. باید این موارد مهم را شناسایی نموده و بر آنها تمرکز کرد.

در پیج و کانال طب روحانی نیز این قانون حکم فرماست و طبق مشاهدات ما، تنها ۲۰ درصد از اعضا هستند که برای مطالب و پستها ارزش قائل هستند، وقت میگذارند و به دنبال آموختن و درمان واقعی هستند. یعنی در یک حساب سر انگشتی ساده و طبق تعداد آمار و اعضای کانال، حدودا ۸۰ نفر از اعضا، ما را بصورت جدی دنبال می کنند و دغدغه ماورا و بیماریهای مرتبط با آن را دارند.

همچنین تنها ۸۰ نفر از اعضا منتظر پستها و مطالب هستند و آنها را با دقت تمام میخوانند. [طوری که حتی غلطهای املایی که بعضا لابلای متن داریم را به ما گوشزد میکنند.] تنها این افراد هستند که در نظرسنجی های ما شرکت میکنند، بعضی هایشان ، پستها را به اشتراک میگذراند، سؤال مطرح میکنند، کانال را به دوستانشان معرفی میکنند، و همچنین در اینستاگرام ما، در مباحث شرکت کرده و زیر پستهای ما نظر می دهند. کار این افراد برای ما بسیار با ارزش است و همینجا صمیمانی ازشان تشکر میکنیم و دستهایشان را به گرمی می فشاریم.

اما ۸۰ درصدی هم از افراد وجود دارند که نه تنها ارزشی برای مطالب قائل نیستند و آنها را کامل نمیخوانند بلکه حتی به خودشان زحمت فشردن دکمه نظرسنجی [و کمک به تحقیق علمی ما] هم نمی دهند، ما با این افراد کاری نداریم، همانطور که می آیند و می روند، بیایند و بروند. اینجا نه جای سرگرمی، خندیدن و بحث های بی پایه و اساس است و نه محلی برای ایجاد ترس و هیجان کاذب در شما. بلکه اینجا تنها و تنها یک مرکز تخصصی ست، یک مرکز تخصصی جهت آشنایی، درمان و مبارزه با پدیده ای کمر شکن به نام #بیماریهای_ماورایی ست. [البته از آنجایی که حوزه ی فعالیت پیج و کانال ما متافیزیک است، بعضا ترس از یک سری مطالب امری طبیعی ست. چون در ماورا نقل و نبات پخش نمیکنند، یک حوزه ی کاملا جدیست و به نظر ما، باید به جای ترسیدن و ترک کردن میدان، ایستاد، و یاد گرفت که چگونه میتوان بر ترس خود غلبه، و با آن مبارزه کرد! وگرنه خالی کردن میدان، تنها امتیاز دادن به رقیب است]

این متنو یکی از درمانجوهای ما ، در رابطه با ویدئوی آخرمان در اینستاگرام [پست مرتبط با دکتر طاهری] فرستادند. که همینجا از دقت نظر بالا و موشکافانه ی ایشون سپاسگزاریم:

اما کلا مقایسه ی ایشون با شما و همکارانتون صحیح نیست و بنده از عزیزانی که این کار رو انجام میدن تعجب میکنم!
با چیزی که بنده، حداقل تا به امروز، از پست های شما فهمیدم :

شما “دعوت به خود” نمیکنین.

مدعی نیستین که چیزی رو از خودتون میگین و علم جدیدی رو ایجاد کردین یا از مقربان عالم ملکوت هستین.

استناداتتون ، از اکتشافات و استدلال های خودتون نیست. بلکه دلایلتون رو با معارف اسلامی تطبیق میدین.
و اگر انطباقی با اکتشافات فعلی علم نداشت ، اصراری بر تحمیلشون ندارین.

صرفا کار درمان انجام میدین و ادعای استادی اخلاق ندارین. (قرار هم نیست که ما روش زندگی رو از غیر از اهل بیت (ع) یاد بگیریم!)

درمان شما غیر حضوری هست.

بر خلاف خیلی های دیگه از بحث معقول و منطقی، فراری نیستین.

دنبال ایجاد رابطه ی مرید و مرادی نیستین.

و …

متن ارسالی یکی از اعضای کانال:

در مواجه‌ی با مسائل ماورائی مانند سِحر، جِن، طلسم و به‌طور‌کلی علوم متافیزیک، معمولا واکنش‌های مختلفی دیده می‌شود. برخی به‌کل منکر می‌شوند و این مسائل را خرافه می‌دانند. برخی به‌قدری غرق در این مسائل می‌شوند که همه‌ی ابعاد زندگی‌شان را بدون استثناء، ناشی از جادو یا حسادت دیگران می‌بینند و نقشی برای کوتاهی‌ها و اشتباهات خودشان قائل نمی‌شوند، به‌ گونه‌ای که علوم متافیزیک برایشان تبدیل می‌شود به بهانه و دستاویزی برای رفع مسئولیت و فرار از رنجِ پذیرفتنِ مشکلات رفتاری و بی‌فکری‌های خودشان؛ بدون در نظر گرفتن این مساله که انسان، مُخَیَّر آفریده شده است.

برخی هم به مسائل ماورائی معتقدند ولی به لحاظ واکنش، خنثی هستند. نه دیگران را ترغیب می‌کنند و نه بر حذر می‌دارند. اما موضوعی که در‌این‌باره حائز اهمیت است؛ این نیست که مردم موافق اند یا مخالف، بلکه مساله‌ی مهم‌تر “دلیل” این اعتقادات است. چه چیزی باعث می‌شود که فردی، خود را در حوزه‌ای “صاحب عقیده” و یا “صاحب نظر” بداند؟ حتی اگر بخواهیم خیلی علمی با مساله برخورد کنیم؛ برای قبول یا رد یا بررسی هر دانشی، چه دانش ذهنی و چه دانش عینی، ملاحظات و ملزومات و پیش‌فرض‌هایی نیاز است.

فردی که می‌گوید: “من معتقدم که…” ، “من فکر می‌کنم که…” ، “نظر من این است که…” ، و مانند اینها ، بهتر است ابتدائا برای شخصِ خودش، کلمه‌ی “من” را تعریف کند. “شما” دقیقا چه کسی هستی؟ بر‌اساس کدام تالیفات و تحصیلات و جلسات تدریس، بر‌اساس کدام مقبولیت علمی و حرفه‌ای و کدام تجربیات، خود را “صاحب‌نظر” می‌دانی؟ یا درمورد افراد عادی‌تر، بر اساس کدام مطالعات روزانه؛ اعم از مطبوعات و جراید و کتاب‌های متفرقه (با در نظر گرفتن میزان سرانه‌ی مطالعه!!!) خود را موافق یا مخالف می‌دانی؟

بنظر می‌رسد که برخی از مردم درباره‌ی مسائل ماورائی، مانند سایر موضوعات از قبیل اقتصاد، سیاست، دین، جامعه شناسی، پزشکی، تحولات منطقه، مسائل زیست‌محیطی، استراتژی‌های نظامی و غیره که روزانه مورد کارشناسی قرار می‌دهند، خبره هستند! البته که انسان، فرصت این را ندارد که به فراگیری تمامی علوم عالَم بپردازد تا در همه‌ی موضوعات دانشمند و صاحب ‌نظر شود، منطقی ست که لزومی هم ندارد این‌گونه باشد.

با درنظر گرفتن این ناتوانی به‌دلیل ضیق وقت یا عدم علاقه یا هر علت دیگری، هر فردی اگر بخواهد حداقل در‌مقابل وجدان خودش آسوده باشد، می‌تواند به جای مخالفت شدید، تهدید، ارعاب، بر حذر داشتن افراد و خرافه خواندن مسائل ماورائی، یا تشویق، ترغیب و توصیه ی به این حوزه، با آن مانند هر دانش دیگری برخورد کند و به جست و جو، تحقیق و مباحثه بپردازد و بعد تصمیم بگیرد که آن را قبول کند یا خیر.

در گفت‌و‌گو‌های محاوره‌ای و روزانه هم به‌وضوح مشاهده می‌شود آن کسی که سواد(نه لزوما تحصیلات علمی) کمتری دارد یا فنون بحث کردن را بلد نیست، بیشتر داد می‌زند، مغالطه و سفسطه می‌کند و بحث را به جدل می‌کشاند یا از هدف اولیه و اصلی دور می‌کند.

مسائل ماورائی هم مانند خیلی حوزه های دیگر، آسیب و امتیازاتی دارند. آسیب ها و معایبی مانند ورود برخی از افراد غیر‌حرفه‌ای، شیّاد، بی‌سواد، بی‌اخلاق، سود‌جو و غیره، که در سایر حرفه‌ها هم کم و بیش هستند، انکار‌ناپذیر است. اما اگر بخواهیم نگاه منصفانه و بی‌طرفانه [که از پایه‌های روش علمیِ بررسی مسائل هستند و در هر جامعه‌ی متمدنی رعایت می‌شوند؛] داشته باشیم، حتی اگر دلیل‌مان برای خرافه خواندن ماوراء، حفظِ شأن و کلاس و موقعیتمان باشد، به‌مراتب حرفه‌ای‌تر و باسواد‌تر به‌نظر می‌رسیم اگر با طمأنینه و منصفانه، به بررسی ادله‌ی مدعیان این حوزه بپردازیم و نیز بپذیریم که عالِم دهر نیستیم.

در یک نظر سنجی که در کانال تلگرامی ما صورت گرفت نتایج زیر حاصل شد:

جستجو در فضای مجازی:
این گزینه در بین دو گزینه دیگر بیشترین رأی را آورده بود که نشان دهنده ی دو عامل زیر است:
ملت به دنبال آگاهی هستند:
از دروغ و اطلاعات غیر منطقی و غلط یک سری افراد سودجو و منفعت طلب خسته شده اند. تشنه دانستن و آگاهی هستند، پس به دنبال تحقیق می روند. میخواهند خودشان جستجو کنند و به اطلاعات درست و صحیح دست یابند که این خود نشان دهنده ی نبودن منابع و اطلاعات کافی و قانع کننده در رسانه های دیداری و شنیداری است.

بیماریهای ماورایی همه گیر شده اند:
اگر فردی در خود یا اطرافیانش علائم و نشانه هایی از ماورا مشاهده نکند، قطعا به دنبال جستجوی اسم جن یا جادو نخواهد رفت. کسی در دنیای مجازی و فضای نت این اسمها را جستجو می کند که به نوعی احساس نیاز به کسب اطلاعات پیدا کرده است. درست مانند کسی که با جستجو در هشتگهای هنرمندان به دنبال خبری مرتبط با هنرمند محبوبش باشد.

معرفی دوستان و آشنایان:
این گزینه نشان می دهد که اعضای طب روحانی به پیج و کانال اعتماد کرده اند. مطالب برایشان جالب، منطقی و قانع کننده است. اگر نبود مطمئن باشید فرد پس از عضویت و خواندن مطالب ، کانال را به دوستان و آشنایانش معرفی نمیکرد.

از طریق لینک و آدرس share شده ی کانال:
پایین بودن آمار این گزینه نشان می دهد که شما [به هر دلیلی] پستهای مارو شیر و یا به اشتراک گذاری نمی کنید که علتش می تواند چهار امر زیر باشد:

۱. ترس حذف شدن از گروه یا پیج مورد نظر
۲. به خطر افتادن وجهه فرهنگی و تغییر نگاهها
۳. نداشتن منابع کافی و معتبر برای مطالب
۴. نبود جذابیت کافی و عدم اقبال عمومی

پی نوشت:
فقر سواد ماورایی موجود در کشور همچنان احساس می شود. اگر فکر میکنید طب روحانی دارد راه را درست می رود ، در گسترش سایت، پیج و کانال به ما کمک کنید

سلام
من امروز به یه نتیجه ی جالبی رسیدم که نمیتونم نگم!

متوجه شدم که روش درمانی شما با روان شناسی روان پویشی، شباهت های زیادی داره…

مثلا:

شما میگین واکنش هایی که فرد در حین درمان نشون میده درواقع همونهایی هست که نتونسته در موقع مناسب ابراز کنه[بخاطر اون موجودات]، خب این یه چیزی شبیه “واپس رانی” در مکانیزم های دفاعی فروید هست.

شما میگین ما هر چی رو که حس میکنیم یا میبینیم به شما بگیم، خب این یه چیزی تو مایه های “تداعی آزاد” هست که از درمانجو خواسته میشه هرچی به ذهنش خطور میکنه رو بگه حتی اگه بی ربط، احمقانه، مسخره یا نفرت انگیز بنظر برسه.

شما هم مثل فروید “تحلیل رویاها” انجام میدین و رویاها رو نمادین میدونین و معتقدین که محتوای پنهان رویا، معنای رویا هست.

یا درمانجو با شما که حرف میزنه و مشکلش رو مطرح میکنه، ناخودآگاه آروم میشه و خیالش راحت میشه، که در روانشناسی به این میگن “کاتارسیس” یا تخلیه ی هیجانی، یه جور آزاد شدن انرژی که فواید درمانی مهمی داره.
گاهی هم درمانجو جلسات مشاوره رو کنسل میکنه، زیاد سکوت میکنه، تمایلی به ادامه ی درمان نداره، که بهش میگن “مقاومت” .

فروید متوجه شده بود که با گذاشتن دستش روی پیشانی بیمار و به یادآوردن وقایع توسط اونها، به اندازه ی هیپنوتیزم موثره و بعدتر دیگه دستشو روی پیشانی بیمار نمیذاشت و فقط ازشون میخواست که هرچی به ذهنشون میرسه بگن. [یه جور درمان بدون نیاز به حضور فیزیکی، مثل شما]

درواقع شما و روان شناسان روانپویشی، روش تشخیصی[شامل مصاحبه ی بالینی، جمع آوری اطلاعات، بررسی تاریخچه ی شخصی و … ] تقریبا مشابهی دارین.
با این تفاوت که “جهان بینی” متفاوتی دارین، پس data ها رو به طرق متفاوت و بعضا مخالف، تحلیل میکنین و به تبع، روش درمانی متفاوتی رو اتخاذ میکنین.[چون در روانشناسی اعتقاد محکمی به ماورا و متافیزیک وجود نداره و همه چی رو ربط میدن به فعل و انفعالات بیوشیمیایی]

اگر نتیجه و اثرات درمان رو در خودم مشاهده نکرده بودم، قویا این نتیجه رو میگرفتم که شما درواقع یک روانشناسین و هدف سوء دارین چون به جای اینکه صریحا رواندرمانی کنین، مدعی مهارتهای ماورایی هستین [به هر علتی] .
اما نمیتونم اینجوری فکر کنم چون شواهد چیز دیگه ای میگن[حداقل تا به امروز] و البته با نگاه خوشبینانه[اینکه شما واقعا از موکل کمک نمیگیرین] .

من نمیتونم به راحتی از کنار این قضایا بگذرم بنظرم خیلی ساده انگارانه ست که بگم همه چی اتفاقی هست، بنابراین سوالی که ایجاد میشه اینه:

با در نظر گرفتن همه ی فواید اثبات شده ی روانشناسی، آیا برنامه ی از پیش تعیین شده ای وجود داره که با خرافه جلوه دادن و تکفیر کردن ماوراء و با جایگزین کردن روش های درمانی دیگری و تفسیر مدرن تر و باکلاس تر [که البته در مواردی بسیار مفید و کارآ هستند و اثبات شده که مشکلات بسیاری رو حل میکنن] ، اصل داستان مستور بمونه و توجهات به جای دیگری معطوف بشه؟
یه جور نظم نوین جهانی؟ این بار نه در اقتصاد و سیاست و مذهب، در روح و روان بشر؟

پی نوشت: هدفم انکار روانشناسی نیست، اون هم به جای خودش مفیده، واضحه که صحبتم یه چیز دیگه ست…

موفقیت در یک کار خاص، نیاز به ابزار و توانایی های زیادی دارد که دانش و تجربه از جمله مهمترین آنها بشمار می روند. امروزه فارغ التحصیلان زیادی را می بینیم که از لحاظ تئوریک در سطح بالایی قرار دارند اما وقتی وارد عمل و کار می شوند نمی توانند آنچه آموخته اند را به شکل قابل قبولی بکار ببندند. آن طرف مساله، افرادی وجود دارند که فقط تجربه و سابقه ی زیاد در یک رشته خاص دارند. درست است که از پس کار خود را به نحو صحیح و درست بر می آیند، اما چون از دانش روز آن رشته بیخبر هستند امکان پیشرفت و ترقی ندارند. پیشرفت و ترقی در یک کار زمانی حاصل می شود که فرد در کنار کار تجربی ، دانش و مطالعات کافی نیز در آن زمینه داشته باشد.

در کار و رشته ی ما که همان بیماریهای ماورایی ست ، دو دسته آدم وجود دارند: ۱. افرادی که از روی تجربه و متکی به آنچه میبینند و لمس می کنند پیش می روند که همان دعانویس ها و زیر شاخه هایشان هستند. ۲. افرادی که در حوزه های مشابه مانند طب سوزنی، انرژی درمانی و مشتقات آن مطالعه و درس خوانده اند و امروزه به آنها دکتر و استاد نیز گفته می شود. اما کدام دسته موفق ترند؟ کدام دسته توانسته اند بیماریهای ماورایی را خوب شناخته و در راه درمان صحیح آن گام بردارند و اعتماد مردم را جلب کنند؟ جوابش با شماست.

این وسط طبی به نام طب روحانی آمده است که با دانش و تجربه، بین این دو قشر قرار بگیرد. تا از اولی خرافه و باورهای غلط را بیرون بزداید و ترمز روشنفکری افراطی قشر دوم را بکشد و به آنها بگوید ماورا و دنیای انرژیها، تنها آنچه که آنها می گویند و باور دارند نیست و بسیار فراتر از آن است. در واقع هر دوی این اقشار در ورطه ی تقلید افتاده اند. اولی از پدران و گذشتگان خود و دومی تابع دانش وارداتی از غرب و شرق و هندوستان است. فردی یا گروهی این وسط موفق تر هستند که خود آزمایشگاه دارند، آزمون و خطا انجام می دهند، یاداشت می کنند، خط می زنند، نظریه می دهند، فکر می کنند تا در آخر چیزی را مشاهده و ثبت کنند که مقبولیت عقلی و شرعی داشته باشد. چون دنیای ماورا، دنیای شگفتیهاست، دنیایی ست که هر روز و هر ساعت حرف برای گفتن دارد، و اگر یک روز از آن غافل شویم یا تحقیق و دانش خود را متوقف کنیم، بی شک عقب خواهیم افتاد.

همه ی ما در ابتدای راه هستیم. مبارزه با بیماریهای ماورایی یک بسیج همه جانبه را میطلبد از تمام اقشار و حرفه ها. اینکه گروهی بیایند طب روحانی یا متافیزیک و ماورا را رد بکنند و هیچ جایگاهی برایش قائل نباشند تنها دارند صورت مساله را پاک می کنند. طب روحانی آمده است تا به مردم آگاهی و درک درست و صحیح از ماورا بدهد. دست دعانویسها و جادوگرها را رو بکند. ما اینجا علایم و نشانه های تمام بیماریهای ماورایی را بصورت علمی و تجربی در اختیار عموم قرار می دهیم تا اگر دعانویس یا فالگیری به کسی گفت فرضا شما همزاد داری به او بخندد و بگوید که اینها علایم همزاد نیست و همزاد نمی تواند مثلا باعث نازایی یا عدم ازدواج شود. چون زمانی که مردم دانش و آگاهی از یک موضوع خاص نداشته باشند طبیعتا در آن زمینه گول خواهند خورد و این از دیر باز تا کنون بارها و بارها به اثبات رسیده است.

حال شاید یک عده خودروشنفکر بین بیایند و بگویند کسی که به دعانویس و فالگیر مراجعه میکند حقش است و باید این بلا سرش بیایید چون دکتر و روانشناس و مشاور را رها کرده و سمت این جور افراد رفته است. در جواب این دوستان باید گفت که دیگر وقت آن رسیده است که سر از زیر برف بیرون بیاورید. مردم اگر سمت دعا نویس و فالگیر می روند از سر ناچاری ست چون تمام گزینه ها را امتحان کرده اند. اگر مردم سمت دعانویس و فالگیر می روند مقصر خودشان نیستند، مقصر کسانی هستند که نه مرکز علمی قابل اعتماد در زمینه ماورا تاسیس کرده اند و نه اجازه می دهند کسانی که توانایی تاسیس این مراکز را دارند دست بکار شوند. بالاخره مردم دنبال حل کردن مشکلات و بیماریهای خود هستند و زمانی که از پزشک و روانشناس و مشاور نتیجه ای ندیدند نمی تواند دست روی دست بگذارند تا زندگیشان از هم بپاشد یا جگر گوشه ی آنها جلوی چشمشان پر پر شود. کسی که مضطر می شود به سمت هر کس و ناکسی دستش را دراز می کند و این منطقی ست و عقل می گوید گشتن دنبال روزنه ی امید در سیاهی ها، بهتر از نشستن و غرق شدن در آن است.

دیدگاه [بدون دستکاری] یکی از اعضای کانال، قبل و بعد از آشنایی او با طب روحانی، که خود گویای همه چیز هست:

باسلام. شناختی که من قبلا از ماوراء و جن و جادو داشتم این بود که فکر میکردم هرکسی که بتونه با این موجودات ارتباط برقرارکنه دارای نیروی خدادادیه، و این رو یه امتیاز میدونستم در برابر دیگران وسعی میکردم با تحقیق در موردش دامنه آگاهیم رو بیشترکنم، که متاسفانه سخت در اشتباه بودم چون ناخواسته بیشتر درگرداب اسارت و تاریکی این موجودات پیش میرفتم. و عملا در بعضی موارد به خاطر نا آگاهی، بیشتر از قبل به دعا نویسها و رمالها مراجعه میکردم که این خودش باعث جذب بیشتر موجودات تاریک میشد.

اما بعد ازآشنایی با طب روحانی اولین چیزی که توجه منو جلب کرد این بود که درمان این نوع بیماریها، روش خاص خودش را دارد. همین آشنایی باعث شد که فاصله من با رمالها قطع شود و در مقابل باعث ازسرگیری ارتباط با معبود بود.
فقط یک نکته را یادآور میشوم، انسان در دنیایی که خلق شده و متعلق به اوست قدرت مطلق است ولی وای به روزی که بدون آگاهی پای دردنیای ناشناخته ماوراء بگذارد، مطمئنن شیاطین در زمین خود برنده خواهند بود.